فرآوری بیولوژیکی برخی از فرآورده های فرعی کشاورزی توسط باکتری های
هوازی گرم منفی
محسن برجی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مرکزی
چکیده
این مطالعه به منظور ارزیابی توانایی سه گونه از باکتری های هوازی گرم منفی در بهبود کیفیت مواد لیگنوسلولزی انجام شد. باکتری ها در یک دوره شش هفته ای بر روی کاه جو، کلش گندم و خاک اره رشد داده شدند و تجزیه مواد لیگنوسلولزی با تعیین میزان کاهش وزن، کاهش لیگنین و کربوهیدرات و افزایش پروتئین و قابلیت هضم (in vitro) بررسی شد. باسیلوس اسفریکوس به وضوح نسبت به سایر گونه های ارزیابی شده مؤثرترین گونه بوده که به نحو معنی داری( 05/0 P < ) لیگنین را کاهش داده و پروتئین و قابلیت هضم را افزایش داده است. بهبود ترکیب شیمیایی و ارزش غذایی لیگنوسلولز های غلات نسبت به لیگنوسلولز های چوب بیشتر بود.
لغات کلیدی: فرآوری بیولوژیکی، ضایعات کشاورزی، باکتری ها
مقدمه
با توجه به حجم انبوه مواد لیگنوسلولزی تولید شده، اجتناب ناپذیر بودن تولید حداقل بخشی از این مواد (به عنوان فرآورده های فرعی در هنگام تولید محصولات کشاورزی) و تقاضا جهت استفاده از این مواد در تغذیه دام به عنوان یک خوراک ارزان در کشورهای جهان سوم، دامداران سنتی و به خصوص در شرایطی که عرضه علوفه کم است توجه به حل نواقص موجود در مواد لیگنو سلولزی جلب شده است. به منظور حل مهمترین نقص یعنی کمبود ارزش غذایی، اخیرا توجه به کاربرد روش های بیولوژیکی جلب شده است. لیگنین مهمترین عامل کمبود ارزش غذایی است که سعی می شود تا با کاربرد قارچ ها یا باکتری ها این ماده را حذف نموده یا حداقل ارتباط آن با کربوهیدرات های دیواره را قطع نمایند. مشخص شده که گونه های نوکاردیا قادر به تجزیه لیگنین بودند (Trojanowski et al., 1977) و توانستند هم دی هیدروپلی مرهای نشان دار و هم لیگنین های نشان دار در لیگنوسلولز های گیاهی را تجزیه کنند (Trojanowski et al., 1977, Haider et al., 1978) . یک سوش از باسیلوس مگاتریوم ( Bacillus megaterium ) ، جداسازی شده از مواد گیاهی در حال پوسیدگی نیز به سرعت اجزاء زنجیر جانبی لیگنین های طبیعی در داخل لیگنوسلولز را تجزیه نمود . همچنین این باکتری توانست اجزاء حلقه دی هیدروپلی مرهای نشان دار را به آرامی تجزیه نماید ( Robinson and Crawford 1978) .
طبق نظر ریچارد (Richard, 2000) عواملی از جمله ازت کافی ، رطوبت ، حرارت و ترکیب فیزیکو شیمیایی سوبسترای لیگنوسلولزی در میزان تجزیه لیگنین اهمیت زیادی دارند . لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی توان سه گونه باکتریایی در بهبود کیفیت سه نوع ماده لیگنوسلولزی بود.
مواد و روش ها
در مطالعه حاضر از سه گونه باکتریایی که در یک مطالعه دیگر جدا و خالص سازی شده بود ( شامل گونه های باسیلوس اسفریکوس ، آکروباکتریوم آنتروپی و انتروباکترکلو آکا ) به عنوان مواد تلقیحی استفاده شد. به 54 ارلن cc250 ، cc200 محلول M96.2g Na2HPO4 + 3.5g KH2PO4 + 0.5g NaCl + 1.0g NH4Cl (در هر لیتر) و 5/2 درصد از مواد لیگنوسلولزی (شامل کلش گندم ، کاه جو یا خاک اره) اضافه شد. ارلن ها برای دو ساعت در دمای Cْ121 استریل شدند. امولسیون هر گونه باکتریایی به میزان 1 میلی لیتر برای تلقیح ارلن ها مورد استفاده قرار گرفت. ارلن ها برای 6 هفته در دمای C ْ37 اینکوبه شدند.هر هفته تعداد باکتری ها (با شمارش کلنی) ثبت شد. پروتئین خام، کربوهیدرات، کاهش وزن،و لیگنین محلول و نامحلول با استفاده از روش های موجود تعیین شد(AOAC, 1979; Antai and Crawford, 1981) و کاهش یا افزایش آن با گروه شاهد مقایسه شد. قابلیت هضم آزمایشگاهی نیز با استفاده از روش های موجود تعیین شد.در این آزمایش نوع ماده لیگنوسلولزی ( سه نوع ماده ) و گونه باکتریایی فاکتور های آزمایشی بودند که در سه تکرار با استفاده از یک طرح کاملا تصادفی متعادل و آزمایش فاکتوریل بررسی شدند.
نتایج و بحث
تجزیه داده ها نشان داد که بیشترین میزان رشد باکتریایی مربوط به محیط کشت های دارای گونه باسیلوس و کلش گندم و کاه جو بود ( 05/0 P < )(داده ها نشان ارائه نشده اند). از آنجایی که کلیه شرایط محیطی کشت ( از جمله دما ، pH ، فشار اکسیژن و مدت انکوباسیون) بین هرسه گونه یکسان بوده است ،تنها عامل اثر گذار به طور مستقیم گونه باکتریایی و به طور غیر مستقیم توانایی گونه باکتریایی درترشح آنزیم های تجزیه کننده لیگنوسلولز است همچنان که یانگ و همکاران (Yang et al.,1995 ) گزارش نمودند که سویه باسیلوسی تحت مطالعه آنها تولید کننده یکی از فعال ترین زایلا نازهایی است که تاکنون برای باکتری ها وقارچ ها گزارش شده است . نتایج نشان داد که هم استفاده از تلقیح میکروبی و هم نوع ماده لیگنوسلولزی تأثیر بسیار معنی داری بر میزان پروتئین نمونه داشت ( 01/0 P< ) . مقایسه میانگین های گونه های باکتریایی تحت بررسی نشان داد که گونه باسیلوس بیشترین افزایش درصد پروتئین را موجب شد که با گروه شاهد و سایر گروه های باکتریایی دیگر نیز دارای اختلاف معنی دار بود
( 05/0 P< ) . این مسئله نشان دهنده توان استفاده بیشتر باسیلوس از ماده لیگنوسلولزی است .در این مورد مطالعه کراوفورد
( Crawford , 1978 ) نشان داد که رشد سه سوش استرپتومایسزی ( سوش های 28 ، 87A و 177 ) در یک دوره 14 روزه بر روی لیگنوسلولزهای صنوبر میزان پروتئین را از 5 تا 12 درصد افزایش داد .بیشترین درصد کاهش کربو هیدرات ها، کاهش وزن (تجزیه ماده خشک) مواد لیگنوسلولزی، تجزیه (کاهش) لیگنین، و بهبود(افزایش) قابلیت هضم در کاه گندم و کاه جو مشاهده شد که هردو با خاک اره دارای اختلاف معنی دار بودند ( 05/0 P < ) . مؤثرترین نمونه های میکروبی تلقیح شده در کاهش کربو هیدرات ها، کاهش وزن (تجزیه ماده خشک) مواد لیگنوسلولزی، تجزیه (کاهش) لیگنین، و بهبود(افزایش) قابلیت هضم ابتدا گونه باسیلوس بود که به دنبال آن گونه آکروباکتریوم ( در سطوح مجزا ) قرارداشت( 05/0 P < ).همچنان که در مطالعه کراوفورد و همکاران (Crawford et al., 1983 ) استرپتومایسز و یریدوسپوروس بعد از 8 هفته موجب کاهش 4/44 درصدی کربو هیدرات لیگنو سلولز ساقه ذرت شد. یکی از عوامل مهم در تجزیه اجزای دیواره سلولی در مواد لیگنوسلولزی، لیگنین نمونه است. بیشتر بودن میزان تجزیه در گراس ها (کلش گندم و کاه گندم)نسبت به خاک اره می تواند به دلیل بالاتر بودن میزان پروتئین در گراس ها، کم تر بودن میزان لیگنین در گراس ها و کمتر بودن نسبت کربن به ازت باشد.(VanSoest , 1994)همچنان که در مطالعه آنتایی و کراوفورد (Antai amd Crawford , 1981) کاهش وزن لیگنوسلولز گراس ها به وسیله استرپتوماسیزها تقریباً دو برابر چوب نرم ها و چوب سخت ها بوده است.
در یک آزمایش استرپتومایسز ویریدوسپوروس پس از رشد 8 هفته ای بر روی لیگنوسلولزهای ذرت موجب کاهش 7/19 درصدی لیگنین شد (Crowford et al., 1983) در حالیکه در مطالعه دیگر (Borgmeyer and Crawford, 1985) این میزان 21% بود. نتایج مربوط به تأثیر انواع مواد لیگنوسلولزی همراه با فرآوری باکتریایی بر میزان تجزیه لیگنین نشان داد که بیشترین میزان تجزیه لیگنین در کاه جو و کلش گندم اتفاق افتاد که هر دو با خاک اره دارای اختلاف معنی دار بودند(05/0 P< ).
در مطالعه آنتایی و کراوفورد (Antai and Crawford, 1981) میزان کاهش لیگنین در چوب نرم ها ، چوب سخت ها و گراس ها برای استرپتومایسز ویدیدوسپوروس به ترتیب 9/30،0/32و2/44 درصد بود.
مجموع نتایج آزمایشات نشان داد که گونه باسیلوس و به دنبال آن گونه انتروباکتر افزایش قابلیت هضم لیگنوسلولز را موجب شده اند که همین وضعیت در سطوح پایین تر در گونه انتروباکتر نیز قابل مشاهده بود. در بین مواد لیگنوسلولزی نیز بیشترین قابلیت هضم در کاه جو و کاه گندم مشاهده شد که در مقایسه با خاک اره اثرات قابل توجهی را اعمال نمودند.
قابلیت هضم خود تابعی از عوامل فیزیکی و شیمیایی موجود در نمونه از جمله میزان لیگنین ، نوع لیگنین ، ارتباط لیگنین با سایر اجزاء دیواره سلولی ، نسبت لیگنین با سایر ترکیبات موجود در نمونه، ناحیه سطحی موجود در نمونه و بسیاری از عوامل دیگر است. بنابراین می توان انتظار داشت که کاهش لیگنین و یا شکستن اتصالات لیگنین – کربوهیدرات منجر به بهبود قابلیت هضم نمونه شود. چنین روندی در مطالعه حاضر قابل مشاهده بود. به عبارت دیگر قابلیت هضم در محیط کشت هایی که ترکیب لیگنوسلولز موجود در آن تحت تأثیر فرآوری باکتریایی و سایر عوامل بهبود یافته بود، زیادتر شد.
نتیجه گیری
نتایج این تحقیق نشان داد که برخی از گونه های باکتریایی می توانند به نحو قابل توجه در بهبود کیفیت مواد خشبی مورد استفاده قرار گیرند.
جدول 1- تأثیر فرآوری باکتریایی برکاهش وزن ، تغییر ترکیبات شیمیایی و قابلیت هضم مواد لیگنوسلولزی
قابلیت هضم آزمایشگاهی ماده خشک ( % ) |
لیگنین نامحلول (% ) |
لیگنین محلول ( % ) |
وزن ( gr ) |
کربوهیدرات ( % ) |
پروتئین ( % ) |
تیمـارها |
cab77/32 |
25/12g |
99/4def |
82/4a |
82/56b |
21/5de |
شاهد،کاه جو |
cb34/30 |
46/10h |
39/15ab |
46/4bc |
18/51c |
64/5c |
انترو،کاه جو |
cab14/36 |
07/10h |
35/20a |
27/4cde |
12/50cd |
64/5c |
اکرو،کاه جو |
a54/45 |
05/10h |
82/19a |
09/4ef |
41/46ef |
21/6a |
باسیلوس،کاه جو |
d42/16 |
71/27a |
.05/1f |
91/4a |
58/59a |
53/2i |
شاهد، خاک اره |
d53/15 |
69/26b |
.05/4ef |
65/4ab |
81/60a |
71/2hi |
انترو، خاک اره |
d08/16 |
0/25c |
21/10bcd |
44/4bcd |
26/54b |
84/2gh |
اکرو،خاک اره |
cd88/23 |
33/22d |
06/19a |
15/4fe |
80/50c |
95/2g |
باسیلوس،خاک اره |
cab26/33 |
41/15e |
28/3ef |
91/4a |
22/54b |
72/4f |
شاهد، کاه گندم |
cab35/34 |
44/14ef |
46/8cde |
37/4cde |
60/47ed |
02/5e |
انترو، کاه گندم |
cab45/36 |
76/13f |
26/12bc |
17/4def |
90/45ef |
29/5d |
اکرو، کاه گندم |
ab77/42 |
22/12g |
79/20a |
97/3f |
33/44f |
87/5b |
باسیلوس، کاه گندم |
- میزان پروتئین نمونه اولین کلش گندم 7/4درصد، کاه جو 5 درصدو خاک اره 5/2 درصد بود
- میزان کربوهیدرات نمونه اولیه کلش گندم 56 درصد ، کاه جو 60 درصد و خاک اره 60 درصد بود.
- میزان لیگنین نمونه اولیه کلش گندم 16 درصد ، کاه جو 13 درصد و خاک اره 28درصد بود
- وزن اولیه هریک از مواد لیگنوسلولزی 5 گرم بود .
- در هر ستون میانگین هایی که دارای حروف غیریکنواخت هستند در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنی دار میباشند .
منابع
1. Antai, S. P., and Crawford, D. L. 1981. Degradation of softwood, hardwood, and grass lignocelluloses by two Streptomyces strains. Applied and Environmental Microbiology, 42: 378- 380.
2. AOAC. 1979. Official Methods of Analysis, 12th Ed., PP. 927-928, Association of Analytical Chemists,
3. Bargmeyer, J. R., and Crawford, D. L. 1985. Production and characterization of polymeric lignin degradation intermediates from two different Streptomyces spp. Applied and Environnental Microbiology, 49: 273-278.
4. Crawford, D. L. 1978. Lignocellulose decomposition by selected Streptomyces strains. Applied and Environmental Microbiolgy, 35: 1041-1045.
5. Crawford, D. L., Pometto, A. L. and Crawford, R. L. 1983. Lignin degradation by streptomyces viridosporus: Isolation and characterization of a new polymeric lignin degradation intermedia. Applied and Environmental Microbiology, 45: 898-904.
6. Deobald, L. A., and Crawford, D. L. 1987. Activities of cellulase and other extracellular enzymes during lignin solubilization by Streptomyces viridosporus. Applied Microbiology and Biotechnology, 26:158-163.
7. Haider, K., Trojanowski, J., and Sundman, V. 1978. Screening for lignin degrading bacteria by means of 14C - Labeled lignins. Archae Microbiology, 119: 103-106.
8. McCarthy, A. J, Paterson, A., and Borda, P. 1986. Lignin solubilization by Thermomonospora mesophial. Applied Microbiology and Biotechnlolgy, 24:347-352.
9. Richard, T. 2000. The effects of lignin on biodegradability. Cornell Composting. Sciene and Engineering.
10. Robinson,
11. Trojanowski, J., Haider, K., and Sundman, V. 1977. Decomposition of 14C – Labeled lignin and phenols by a Nocardia sp. Archae Microbiology, 114: 149-153.
12. Van Soest, P. J. 1994. The Nutritional Ecology of the Ruminant, 2nd edition, Cornell University Press .
13. Yang, V. W., Zhuang, Z., Elegir, G., and Jeffries, T. W. 1995. Alkaline- active xylanase produced by an alkaliphilic Bacillus sp. isolated from kraft pulp. Journal of Industrial Microbiology, 15: 434-441.
Bio-Processing of Some Agriculture Wastes by Gram- Negative
Aerobic Bacteria
SUMMARY:
This study was conducted to evaluate the ability of three species of gram-negative aerobic bacteria for improvement of lignocelluloses quality. The bacteria were grown on barley straw, wheat stalk and saw dust in a 6-week growth period and lignocellulose decomposition was followed by monitoring substrate weight loss, lignin loss and carbohydrate loss and improvement of protein and digestibility (in vitro) over time. Bacillus sphaericus was clearly the superior and most effective species of those tested that significantly decreased lignin and increased protein and digestibility (P<0.05). Improvement of chemical composition and nutritive value of grass lignocelluloses was more than wood lignocelluloses.
Key words: Bio-Processing , Agriculture Wastes, Bacteria.
بررسی مشکلات و اولویت های تحقیقاتی در بخش مدیریت و پرورش دام
(از دیدگاه کارشناسان و بهره برداران)
علی جوانروح علی آباد1 ، ابوالفضل عباسی2، محسن شوکت فدائی3، عبدالرسول علامه 4، حمیدرضا سیدآبادی5 ، فتح ا... سرحدی6
1 و 5 - کارشناس ارشد پژوهشی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور ، 2 و 4 و 6 - عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور ، 3 - عضو هیئت علمی سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی
چکیده
در این تحقیق با توجه به ساختار بخش های تولیدی، تحقیقاتی و اجرائی در زمینه پرورش دامهای مختلف درکشور، دو نوع پرسشنامه با عناوین پرسشنامه بهره برداران و پرسشنامه کارشناسان طراحی شد. این پرسشنامه ها توسط : الف ) تولید کنندگان (بهره برداران) ب) محققین، اساتید،مدیران تحقیقاتی، مدیران اجرایی و مروجین (کارشناسان) تکمیل گردید. در این تحقیق تعداد 111 پرسشنامه شامل 44 پرسشنامه کارشناسان و 67 پرسشنامه بهره برداران در مناطق مختلف پرورش دام و طیور کشور تکمیل گردید. اطلاعات بدست آمده بر اساس فراوانی مشکلات و راه حلهای ارایه شده طبقه بندی و اولویت های تحقیقاتی مربوط به مدیریت و پرورش دام از دید افراد فوق تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که مشکلات عدیده ای در زمینه پرورش دامهای مختلف کشور وجود دارد که بخشی از آن به ضعف دانش فنی و تجربی تولید کنندگان و بخش دیگر به نوسانات قیمت نهاده ها و محصولات دامی ونیز کمبود اعتبارات دولتی مربوط می شود. همچنین، اگر چه تا حدی بین مشکلات مطرح شده در بین تولیدکنندگان و کارشناسان توافق وجود دارد ولی نیازسنجی واقعی از مشکلات این بخش ها توسط دستگاههای اجرایی و تحقیقاتی صورت نمی گیرد و احتمالاً به همین دلیل انتقال یافته های تحقیقات با دشواری زیادی همراه است.
کلمات کلیدی : اولویتهای تحقیقاتی، مدیریت و پرورش دام ،بهره برداران، کارشناسان
مقدمه
در یک سیستم پویای تحقیقاتی، داشتن سیاست میان مدت و دراز مدت امری ضروری است. تولید محصولات غذایی باید در آینده، توسعه قابل ملاحظه ای یابد و برای دستیابی به یک پیشرفت قابل توجه، ضروری است که تولید محصولات غذایی از هم اکنون، بیش از 4 درصد، رشد سالانه داشته باشد. منبع اصلی این رشد سالانه، افزایش بازدهی در مقیاس سطح و زمان است که لازمه این افزایش بهره گیری از عمل و تکنولوژی های نوین و انجام تحقیقات با توجه به محدودیت منابع در هر کشور می باشد (سرخوش، 1375). صنعت دامپروری به عنوان یکی از اصلی ترین بخش های تولید مواد پروتئینی و لبنی اهمیت بسزایی در تغذیه انسانها دارد. علاوه بر تامین مواد غذایی، این صنعت نقش مهمی در اشتغال و ایجاد فرصت های جدید شغلی دارد (گلباف، 1384).تعیین اولویتهای تحقیقاتی روشی است که در آن ابتدا باید مشکلات را مورد شناسایی قرار داده و از میان آنها مهمترین را انتخاب و در نهایت بهترین روش را برای حل آنها برگزید(حجاریان،1376). در گذشته اولویت های تحقیقاتی غالبا توسط نیروی سیاسی و بازرگانی تدوین می شد(لوبولوا، 2000). در حال حاضر نیز در کشورهای در حال توسعه به علت عدم آشنایی محققان با روشهای علمی اولویت گذاری، تلاش کافی جهت اولویت بندی تحقیقات در آن کشورها کمتر به چشم می خورد(ضرغام، 1378). هدف از انجام این تحقیق بررسی مشکلات موجود در بخش مدیریت و پرورش کشور ، برنامه ریزی و ارائه راهکارهای منطقی با کمک صاحبنظران، کارشناسان و بهره برداران می باشد.
مواد و روشها
در این تحقیق، ابتدا وضعیت بخش ها و زیر بخش های مختلف تحقیقاتی، اجرائی و تولیدی کشور که در زمینه امور دام فعالیت دارند، از لحاظ ساختار سازمانی و وظایف ، شناسایی شد.(شوکت فدائی،1379). در مرحله بعد به منظور جمع آوری داده های تحقیق دو نوع پرسشنامه با عناوین : پرسشنامه کارشناسان و پرسشنامه بهره برداران طراحی شد. این پرسشنامه بر اساس وجود مشکلات و موانع شغلی موجود در بخش مدیریت و پرورش دام و ارائه پژوهشهای مورد نیاز و کاربردی جهت رفع این مشکلات طراحی گردید. جهت ورود اطلاعات ارسال شده از استانهای مختلف ، یک بانک اطلاعاتی طراحی شد. به این ترتیب یک گزارش اولیه توسط بانک اطلاعاتی استخراج گردید .در این گزارش اولیه سه مشکل عنوان شده در هر پرسشنامه و عناوین پژوهشی ارائه شده منعکس شده بود. در مجموع تعداد 111 پرسشنامه که شامل67 پرسشنامه بهره برداران و44 پرسشنامه کارشناسان تکمیل گردید. انتخاب نمونه با توجه به وسعت فعالیت و ابزار تولید طبقه بندی شده و بر اساس روش سیستماتیک ، افراد مورد مطالعه انتخاب و با استفاده از روش دلفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر اساس فراوانی مشکلات عنوان شده و همچنین مقطع تحصیلی پاسخ دهندگان اولویتهای تحقیقاتی در سطح کشور تعیین گردید. با توجه به این که اطلاعات از استانهای مختلف و توسط افراد متفاوت تکمیل شده بود، تنوع و سلیقه افراد در بیان مشکلات مشا به و ارائه راه حلها و عناوین پژوهشی امری طبیعی بود، لذا در مرحله تجزیه و تحلیل اطلاعات با دقت نظر لازم ، فراوانی مشکلات ارائه شده و درصد واقعی افراد پاسخ دهنده در یک موضوع خاص تعیین و ارائه گردید.
نتایج و بحث
نتایج حاصله از دیدگاه کارشناسان بخش مدیریت وپرورش دام نشان داد که : نوسانات قیمت نهاده ها وستاده ها در کشور و عدم سودهی،آشنا نبودن اغلب دامداران به اصول صحیح پرورش و عدم استفاده از یافته های تحقیقاتی،مشکلات بازاریابی و فروش محصولات دامی،عدم وجود مدیریت صحیح پرورش و کنترل بیماریها، به ترتیب با 22 ،14،13، 9 درصد،چهار مشکل عمده از مجموع 15 مشکل مطرح شده در این بخش می باشد (جدول1). بهره برداران بخش مدیریت وپرورش دام مهمترین مشکلات خود را : تهیه و گرانی علوفه و کنسانتره و سایر هزینهها ، کمبود نقدینگی دامداران و عدم همکاری امور دام ، وجود بیماریها و هزینه بالای دارو و درمان ، مشکل کمبود آب و خشکسالی ، به ترتیب با 27 ، 5/15 ، 15 ،11 درصد ، چهار مشکل عمده از مجموع 12 مشکل مطرح شده در این بخش می باشد (جدول 2). نتایج این مطالعه نشان داد که طبق اطلاعات جمع آوری شده از نظرات کارشناسان و بهره برداران در زمینه مدیریت وپرورش دام ، مشکلات عدیده ای وجود دارد که بخشی از آن به ضعف دانش فنی و تجربی تولید کنندگان و بخش دیگر به نوسانات قیمت نهاده ها و محصولات دامی ونیز کمبود اعتبارات دولتی مربوط می شود. به همین دلیل سودآوری در این بخش قابل توجه نبوده و نارضایتی پرورش دهندگان را به همراه داشته است. لذا برنامه ریزی تحقیقات در بخش مدیریت و پرورش باید براساس نیاز واقعی پرورش دهندگان و با همکاری دستگاههای اجرائی و تحقیقاتی صورت گیرد تا انتقال یافته های تحقیقاتی به تولیدکنندگان امکان پذیر باشد. بنابراین اگر دستگاههای اجرائی مشکلات خود را در بخش مدیریت وپرورش دام به صورت متناوب و شفاف در اختیار مؤسسات و مراکز تحقیقاتی قرار دهند احتمالاً مشکلات موجود در این بخش مرتفع خواهد شد.
جدول1- مهمترین مشکلات و اولویتهای تحقیقاتی در بخش مدیریت و پرورش دام از دیدگاه کارشناسان
|
عنوان مشکل |
اولویتهای تحقیقاتی |
فراوانی |
اولویت اول |
نوسانات قیمت نهادهها و ستادهها در کشور و عدم سودهی |
بررسی تغییرات و نوسانات قیمت نهادههای جاری-مقایسه سودهی فعالیتها در بخش دام و طیور با سایر بخشهای تولیدی-مطالعه بهرهوری با توجه به هزینه کرد و سود- بررسی روشهای مناسب حمایت دولت در جلوگیری از نوسان قیمتها-مطالعه تأثیر سود حاصل از پرروش دام در ایجاد انگیزه-بررسی تأثیر هزینههای خوراک در میزان بهرهوری-مقایسه هزینه تولید در دامداریها |
22% |
اولویت دوم |
آشنا نبودن اغلب دامداران به اصول صحیح پرورش و عدم استفاده از یافتههای تحقیقاتی |
-مقایسه واحدهای پرورش مدرن با سنتی -مقایسه تولیدکنندگانی که از سطح سواد، آگاهی و علم بیشتری برخوردارند با گروهی که فاکتورهای فوق را ندارند- کاربرد نتایج تحقیقاتی در دامداری سنتی -بررسی میزان جذب افراد متخصص در واحدها |
14% |
اولویت سوم |
مشکلات بازاریابی و فروش محصولات دامی |
- بررسی روند صادرات و واردات و میزان عرضه و تقاضا-بررسی اقتصادی تولیدات دامی و روشهای سودآور نمودن آن-بررسی و مطالعه در زمینه روشهای مناسب انبارداری، عرضه و بازاریابی محصولات |
13% |
اولویت چهارم |
عدم وجود مدیریت صحیح پرورش و کنترل بیماریها |
- مقایسه روشهای آموزش مدیریت به دامداران و انتخاب بهترین آنها-بررسی نقش مدیریت در تولید و پرورش مناسب دام--بررسی و شناخت یک مدیریت بهداشتی در واحدهای پرورش دام-شناخت بیماریهای شایع در دامهای بزرگ و برنامهریزی کارآ در جهت رفع آنها |
9% |
توضیح: جدول فوق 4 مشکل عمده از 15 مشکل مطرح شده از نظر کارشناسان مدیریت و پرورش دام می باشد
جدول2- اهم مشکلات و اولویتهای تحقیقاتی در بخش مدیریت و پرورش دام از دید گاه بهره برداران
|
عنوان مشکل |
اولویتهای تحقیقاتی |
فراوانی |
اولویت اول |
مشکل تهیه و گرانی علوفه و کنسانتره و سایر هزینهها |
- بررسی امکان تخصیص وام در زمان مناسب جهت تهیه علوفه و کنسانتره دامی- مطالعه روشهای مناسب کاهش تعداد دام بدون کاهش تولید -بررسی نقش تعاونیها در تأمین به موقع علوفه و کنسانتره-مطالعه در زمینه حذف واسطهها در بازار خرید و فروش علوفه و کنسانتره |
27% |
اولویت دوم |
کمبود نقدینگی دامداران و عدم همکاری امور دام |
- مطالعه در زمینه روشهای حمایت مالی دولت و پرداخت وامهای بلندمدت و بدون بهره -بررسی راههای آسان کردن پرداخت وام و حذف سودهای بانکی برای تولیدکنندگان |
5/15% |
اولویت سوم |
وجود بیماریها و هزینه بالای دارو و درمان |
مطالعه روشهای آموزش دامداران در خصوص نحوه پیشگیری از بیماریها و ضدعفونی و واکسن زدن دامها-بررسی امکان ارائه دارو به قیمت تعاونی از طرف شبکههای دامپزشکی -روشهای دادن سوبسید به داروهای موردنیاز دامداران-بررسی نقش تعاونیها در توزیع داروهای موردنیاز دامداران و حذف واسطهگری |
15% |
اولویت چهارم |
مشکل کمبود آب و خشکسالی |
- امکان گسترش شبکه آبیاری به منظور تأمین موردنیاز دامداران و احشام-امکان استفاده از روشهای پیشرفته آبیاری به منظور کاهش هدر رفت آب و ذخیرهسازی آب برای فصول کم آب |
11% |
توضیح: جدول فوق 4 مشکل عمده از 12 مشکل مطرح شده از نظر بهره برداران مدیریت و پرورش دام می باشد
منابع
1. حجاریان،ا. (1376) راهنمای اولویت گذاری و برنامهریزی طرحهای تحقیقاتی کشاورزی 0 سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی.
2. سرخوش ، ن . (1375) . اولویت های تحقیقاتی با توجه به نیازهای اساسی انسانی. فصلنامه سیاست علمی و پژوهشی رهیافت . شماره 12 ، ص 63 – 54.
3. شوکت فدایی، م. (1379) برنامه بهینه سازی تحقیقات (کتاب اول، معرفی). دفتر طرح، برنامه ریزی و هماهنگی امور پژوهش ی وزارت جهاد سازندگی.
4. ضرغام، ن. (1378) طرح تعیین اولویتهای تحقیقاتی در بیوتکنولوژی. ویژه نامه نشریه کمیسیون بیوتکنولوژی شورای پژوهشهای علمی کشور
5. کشاورز، ع. و ق. نعمتزاده و س. علیزاده (1377) اهمیت برنامهریزی و مناسبترین روش تعیین اولویت در بخش کشاورزی. مؤسسه تحقیقات برنج کشور.
6. گلباف ، ا . (1384) پنجمین کتاب کشاورزی ایران ص . 57.
7. Lubulwa A.S.G., Menz, K., White, D.H., Chudleigh P., Mcmeniman S. And Hill D. Determining International agricultural research priorities.ACIAR IAP Working Paper seriew
Research priorities in Animal Production Management studies
(Experts and Exploiters)
Abstract
Tow questionnaires entitled "for exploiters" and "for experts" were designed based on research, executive and production structure in animal production management section. The 67 and 44 completed questionnaires were collected from exploiter and experts, respectively in throughout of
Keywords: Research priorities, Animal Production Management, Experts, Exploiters
اهمیت گوشت طیوردر تغذیه انسان
مزیت های پرورش طیور:
1- ارزش غذایی گوشت مرغ
2- افت بعد از کشتار
3- سلامت و بهداشتی بودن گوشت
میزان تولید و مصرف سرانه در ایران :
بر طبق نظر فائو میزان مصرف پروتئین حیوانی برای هر فرد ایرانی 17 گرم در روز است که میزان 55.2% آن از طیور تامین می شود .
عوامل موثر بر روی عملکرد جوجه های گوشتی
حرارت ، نور ، سطح ، تهویه ، تغذیه ، بهداشت ، سویه ، واکسیناسیون و سن گله مادر .
اهمیت کیسه زرده و نقش تغذیه ای آن :
تامین موارد مغذی برای جوجه در زمان انکوباسیون و زمان بعد از هچ .
اهمیت تغذیه در دوران آغازین :
1) اهمیت تغذیه آغازین بر عملکرد گله در پایان دوره
الف ) یکنواختی گله ازنظر وزنی
ب ) بهینه شدن ظریب تبدیل غذایی
ج ) بهینه شدن میزان تلفات
2) ضرورت تغذیه آغازین در رابطه با کوتاه شدن دوره پرورش:
3) اهمیت تغذیه آغازین در کاهش سریع اندازه کیسه زرده :
اهمیت جذب سریعتر کیسه زرده :
الف) مصرف سریعتر مواد مغذی موجود در کیسه زرده
ب ) جذب سریع کیسه زرده و رابطه آن با بهداشت
4-اهمیت تغذیه آغازین در پیشرفت پاسخ ایمنی :
جوجه تازه هچ شده آنتی بادیهای مورد نیاز بدن خود را ازآنتی بادیهای منتقل شده از مادر به کیسه زرده به دست می آورد .
سیستم ایمنی جوجه های تازه متولد شده برای رشد و تکامل نیازمند مصرف غذا می باشد .
عدم دسترسی به دان و مواد مغذی مانع از پاسخ مناسب سیستم ایمنی به واکسیناسیون در ابتدای زندگی جوجه می شود . همچنین فقدان مواد مغذی پاسخهای هورمونی به گرسنگی سیستم ایمنی را برای مدت طولانی متاثر می سازد . همچنین بورس فابریسیوس نقش اصلی را در ایجاد نوعی آنتی بادی ایفا می کند که با گذشت غذا از میان GIT بورسا را با واریته هایی از آنتی ژنها مواجه می سازد.
5) اهمیت تغذیه آغازین در رشد اندامهای مختلف بدن:
الف : اندامهای گوارشی
ب) اثر بر روی رشد عضلات سینه واعضای دیگر بدن
آزمایشات نشان داده است که تغذیه آغازین باعث افزایش رشد عضلات سینه به مقدار 10 تا 15 درصد می شود .
پیشنهادات :
1- مصرف ذرت یا پیشدان در ابتدای دوره
2- مصرف آب شکر در ابتدای دوره
3- مصرف الکترولیتها و مولتی ویتامینها در ابتدای دوره
نتیجه گیری
تاخیر در دسترسی کامل به آب ودان بروزن وعملکرد آینده جوجه ها تا ثیر دارد . استفاده از جیره ی آغازین استاندارد متناسب با نیازهای جوجه از روز اول پرورش همراه با ترکیبات حمایتی (آب شکر- مولتی ویتامین والکترولیتها) نقش مهمی در دستیابی به نتایج مطلوب خواهد داشت .
منابع:
1) فرخوی ، م ، راهنمای کامل پرورش طیور، انتشارات واحد آموزش وپژوهش معاونت کشاورزی سازمان اقتصادی کوثر
2) زهری ، م ، اصول پرورش طیورگوشتی ، انتشارات دانشگاه تهران
3) گلیان ، ا ، تغذیه طیور ، انتشارات سازمان اقتصادی کوثر
4) پوررضا ، ج ، اصول علمی وعملی پرورش طیور ، انتشارات دانشگاه صنعتی اصفهان
1- DAVID.H.BAKER1997 Department of Animal sciences,
2- I .L TAYLOR, 1999, Department of Medicine medical ,