علم و دامپروری

تخصصی دام- دامپزشکی ،طیور و آبزیان و بیماریها ( لطفاْ در رابطه با این وبلاگ با نظراتتون ما رو در نشر علم همراهی کنید.)

علم و دامپروری

تخصصی دام- دامپزشکی ،طیور و آبزیان و بیماریها ( لطفاْ در رابطه با این وبلاگ با نظراتتون ما رو در نشر علم همراهی کنید.)

مقایسه جایگاههای سنتی، بهسازی شده و صنعتی گوسفند در سیستم پرورش

مقایسه جایگاههای سنتی، بهسازی شده و صنعتی گوسفند در سیستم پرورش روستای

مرتضی کرمی
عضو هیأت علمی مر کز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهار محال و بختیاری


چکیده
جهت بررسی خصوصیات مختلف جایگاههای سنتی، بهسازی شده و صنعتی بر عملکرد گوسفند در سیستم پرورش روستائی تعداد 3578 راس گوسفنددر غالب 13 گله مورد ارزیابی قرار گرفت. در جایگاه سنتی، بهسازی شده و صنعتی به ترتیب808 ،1679 و1091 راس در3 ، 6 و4 گله تحت بررسی قرار گرفت. اطلاعات در زمینه‌های خصوصیات ساختمانی جایگاه گوسفند مانند مساحت جایگاه بسته ، مساحت بهاربند، مشخصات آخور، مساحت آبشخور، مساحت انبار، رعایت مسائل بهداشتی، جمعیت گله‌ها و خوراک گوسفندان بود.کلیه داده ها با استفاده از نرم‌افزارexcel دسته‌بندی و با نرم‌افزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد میانگین کل مساحت جایگاه بسته به ازای هر رأس گوسفند05/2 مترمربع بود به طوری که کمترین مساحت به ازای هر رأس گوسفند مربوط به جایگاه سنتی و بیشترین میاحت مربوط به جایگاه‌ صنعتی بود(05/0 < P). در مورد فضای بهاربند نیز در جایگاههای سنتی کمترین مساحت و بیشترین مساحت مربوط به جایگاه صنعتی بود (05/0 < P). بین میانگین طول آخور، ارتفاع آخور و مساحت آبشخور به ازای هر رأس گوسفند در جایگاههای مختلف تفاوت معنی دارمشاهده نشد. مساحت انبار ذخیره خوراک دام در جایگاه صنعتی بطور معنی‌داری بیشتر از دیگر جایگاهها بود(05/0 < P). در جایگاه صنعتی درصد بره‌زائی بطور معنی‌داری بالاترازجایگاه سنتی بود (05/0P<). میانگین درصد تلفات گوسفند درجایگاه سنتی بطور معنی داری بالاتر از جایگاه صنعتی بود(05/0P<). درکل اغلب معیارهای لازم جهت پرورش و نگهداری دام در جایگاه صنعتی و پس از آن در جایگاه بهسازی شده رعایت شده، ولی در جایگاههای سنتی این شاخص‌ها مناسب نبودند، هر چند که در اغلب موارد از تمام ظرفیت جایگاههای صنعتی استفاده نشده بود.
کلید واژه‌ها : جایگاه گوسفند، عملکرد تولید و سیستم پرورش روستائی گوسفند.
مقدمه
استان چهار محال وبختیاری دارای بیش از4 میلیون واحد دامی می باشدکه بیش از70 درصد آن به گوسفند و بز اختصاص دارد، در این استان پرورش گوسفند و بز به دو صورت روستائی و عشایری انجام می شودکه جمعیت دام در سیستم پرورش روستائی 305/747/1 رأس گوسفند و بره و 521932 رأس بز و بزغاله (80 درصد گوسفند و بز استان) را شامل می‌شود، در این سیستم پرورش از اواسط پائیز تا اوایل بهار گوسفند و بز در جایگاه بسته نگهداری و در طول بهار و تابستان در خارج از جایگاه بر روی مراتع وپس چر نگهداری می‌شوند(3). به دلیل وابستگی شدید گوسفند و بز به مرتع، تاکنون کمتر به جایگاه وساختمان آن اهمیت داده شده است. هرچند که جایگاه نگهداری وپرورش گوسفند و بز در مقایسه با جایگاه گاو و طیور صنعتی به تجهیزات مدرن و امکانات کمتری نیازدارد(2و4). اما با توجه به تأسیس واحدهای بزرگ گوسفنداری و نظر به اهمیت لزوم معیارهای ساختمانی وبهداشتی مربوط به جایگاه دام و ساختمانهای دامپروری، رعایت آنها اثر قابل توجهی بر عملکرد تولید گله‌های گوسفند و بز داشته و نهایتاً موجب افزایش بهره‌وری در امر پرورش گوسفند می‌گردد. در اکثر کشورهای دنیا، خصوصاً جهت نگهداری گله‌های بزرگ از جایگاههای مدرن و صنعتی استفاده می‌گردد (5 ، 8 ، 9 و 10 ). در ایران نیز استفاده از جایگاه بسته در مناطق مختلف، خصوصاً مناطق کوهستانی و سردسیر و در گله‌های بزرگ بطور نسبی رایج شده است (2و 3 ). با توجه به توسعه دامداری و گوسفنداری، خصوصاً ایجاد گوسفنداری‌ها و پرواربندی‌های بزرگ و مدرن در سالهای اخیر اقدام به ایجاد جایگاههای صنعتی گردیده که از نظر ساختمانی و اصول فنی و مهندسی بر طبق نقشه‌های تیپ، اداره بهداشت و مهندسی جایگاه دام اجرا می‌گردند، مصالح مورد استفاده غالباً از آجر، سیمان و بتون بوده و سقف آنها از ورق گالوانیزه می‌باشد. دراین جایگاهها مسائل فنی مانند تهویه مناسب، نور کافی، پوشش سیمانی کف و پلاستر دیوارها خصوصاً دردامداریهای بزرگ و مدرن رعایت می گردد (1و 2). هدف این تحقیق، بررسی و مقایسه جایگاههای مختلف و تأثیر آنها بر عملکرد گوسفند بود.
مواد و روشها
پرورش گوسفند در سیستم روستائی درجایگاههای باز و بسته صورت می‌گیرد به همین دلیل جایگاههای سنتی با جایگاههای نوسازی شده و صنعتی مورد ارزیابی قرار گرفت. تعدادی ازگله‌ای بالای یکصد رأس دام مولد در سطح استان بطور تصادفی انتخاب و پس از هماهنگی، روند اجرائی طرح آغازگردید. در نهایت 3578 راس گوسفنددر قالب 13 گله که دارای شرائط لازم و دراقلیم های مختلف استان بودند، جهت اجرای این بررسی شامل 808 ، 1679و1091 راس به ترتیب در3، 6 و4 گله درجایگاه سنتی، بهسازی شده و صنعتی، مورد رکورد برداری قرار گرفت. اطلاعات اولیه جایگاههای دام، شامل مساحت کل جایگاه،‌مساحت بهاربند، طول ، ارتفاع و عمق آخورها و دیگر اطلاعات مورد نیاز، مستقیماً اندازه‌گیری، محاسبه و ثبت گردید. همچنین اطلاعات مربوط به تولید وهزینه های مختلف از قبیل تولیدمثل، وضعیت تلفات دام، وضعیت خرید و فروش دامها، وضعیت بهداشتی گله، زمان پشم‌چینی، میانگین پشم هر رأس، زمان شیرگیری بره، وضعیت شیردوشی، مدت و مقدار تولید شیر، نوع خوراک مصرفی و مقدار آن و هزینه خوراک دام، پس از بدست آوردن کلیه اطلاعات در طول یک سال تولیدی گوسفند و همچنین بررسی روند تغییرات جمعیتی، تولیدمثلی ، تلفات، کلیه هزینه‌های ثابت و جاری بدست آمدوپس ازدرصدگیری نسبت به فراسنجه های مهم با برنامه Excellدسته بندی و با نرم افزار آماری SAS اطلاعات در زمینه‌های مختلف تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج وبحث
میانگین کل سطح جایگاه بسته به ازای هر راس گوسفند05/2 مترمربع و میانگین حداقل مربعات مساحت جایگاه بسته سنتی، بهسازی شده و صنعتی به ازای هر راس گوسفند به ترتیب 94/0، 51/3 و 75/3با خطای معیار76/0 مترمربع بود که از نظر آماری مساحت فضای بسته در جایگاه‌های سنتی بطور معنی‌داری کمتراز جایگاههای بهسازی شده و صنعتی بود ) 5/0 < (P. میانگین کل سطح بهاربند به ازای هر راس گوسفند 56/3 متر مربع بود و تفاوت معنی داری بین سطح بهاربند در جایگاههای مختلف وجود نداشت. درتحقیقی که بر روی 405 گله جهت بررسی وضعیت گله‌داری استان چهارمحال و بختیاری انجام شد 36/69 درصد گله ‌ها دارای جایگاه بسته بودند و غالباٌ در سیستم روستائی از جایگاه بسته جهت نگهداری گوسفند استفاده می کردند(3). در بررسی دیگری مقدار فضای بسته مورد نیاز هر رأس گوسفند حداقل 25/1 مترمربع توصیه شده است که به تفکیک دامهای ترکیب گله عبارتند از هر رأس میش بالغ معادل 85/1 – 25/1 مترمربع و میش با بره معادل 5/1 تا 2 مترمربع و هر رأس قوچ 85/1 تا 85/2 مترمربع و هر رأس بره پرواری 95/0 تا 2/1 مترمربع در جایگاه بسته با کف معمولی ارائه شده است(2). همانطور که مشحص است فضای لازم در بررسی های فوق بیشتر از سطح مورد استفاده در جایگاه سنتی است اما در جایگاه بهسازی شده و صنعتی بیشتر از حد توصیه شده توسط دیگر محققین است که یکی از دلائل عمده آن عدم استفاده کامل از ظرفیت جایگاههای فوق است. میانگین کل طول آخور اختصاص یافته به هر رأس گوسفند برابر 63/37 سانتیمتر بود و میانگین حداقل مربعات طول آخور در جایگاه سنتی به ازای هر رأس گوسفند 4/33 سانتیمتر و در جایگاه بهسازی شده 76/28 سانتیمتر و در جایگاه نوسازی شده 62/48 با خطای معیار 07/11 سانتیمتر بود که علی‌رغم تفاوت قابل ملاحظه بین آنها، از نظر آماری این تفاوت معنی‌دار نبود. طبق بررسی هائی که صورت گرفته طول آخور برای هر رأس میش 40 تا 55 سانتیمتر و جهت میش و بره نیز اندازه فوق کافی است و برای هر رأس قوچ 50 تا 60 سانتیمتر و طول آخور مورد نیاز بره‌های پرواری 30 تا 40 سانتیمتر است(2). در تحقیق دیگر میزان طول اختصاص یافته به ازای هر رأس گوسفند جهت مصرف کنسانتره 24/15 سانتیمتر و برای هر رأس میش با بره5/40 سانتیمتردر نظر گرفته می‌شود و طول آخور جهت مصرف علوفه به ازای هر رأس میش 5/40 سانتیمتر در شرایط تغذیه دستی توصیه شده است. اما برای تغذیه میش و یا میش با بره بطور انفرادی20تا30 سانتیمتر در نظر می‌گیرند(7). نتایج بدست آمده از این تحقیق بادیگر مطالعات مطا بقت دارد که البته طول آخور مورد نیاز هر راس گوسفند به عوامل اقلیمی و محیطی و سیستم نگهداری دام نیز بسستگی دارد که هر کدام از این بررسی ها ممکن است در یکی از این شرائط انجام شده باشند. میانگین کل ارتفاع آخور در جایگاههای مختلف معادل 76/56 سانتیمتر بود و میانگین حداقل مربعات ارتفاع آخور در جایگاه سنتی 33/55 ، جایگاه بهسازی شده 82/54 و در جایگاه صنعتی 17/63 با خطای معیار 24/3سانتیمتر بود که تفاوت معنی‌داری بین ارتفاع آخور در جایگاههای مختلف وجود نداشت. در گزارشی ارتفاع آخور را جهت هر رأس میش یا قوچ حدود 35 تا 45 سانتیمتر و برای بره‌های پرواری 20 تا 30 سانتیمتر ارائه نموده است (7). در بررسی دیگر ارتفاع آخور برای نژادهای کوچک را 25 سانتیمتر و برای نژادهای بزرگ 30 سانتیمتر گزارش نموده‌اند (6). تفاوت موجود بین ارتفاع آخور در بررسی های فوق مربوط به نوع آخور مورد استفاده جهت تغذیه گوسفند و اندازه نژاد گوسفند می باشد.گوسفند نژاد لری بختیاری یکی از نژادهای سنگین و بزرگ در کشور است (ارتفاع جدوگاه میش 2/74 و قوچ 6/83 سانتیمتر) است (3). به همین دلیل ارتفاع آخور در جایگاههای مورد بررسی بیشتر از نتایج ارائه شده توسط دیگرمحققان است. میانگین کل سطح انبار علوفه به ازای هر رأس گوسفند 83/36 سانتیمتر مربع بود. میانگین حداقل مربعات مساحت انبار علوفه به ازای هر رأس دام در جایگاه سنتی 56/22 ،در جایگاه بهسازی شده 06/26 و در جایگاه صنعتی05/62 با خطای معیار 71/10سانتیمتر مربع بود که سطح انباردر جایگاه صنعتی بطور معنی داری بالاتر از بهسازی شده و سنتی بود )05/0< P). دفعات سمپاشی در جایگاههای بهسازی شده در سال یک دفعه و در جایگاه صنعتی دو دفعه بود. میانگین کل تلفات 97/8 درصد بود. بیشترین درصد تلفات در جایگاه سنتی با 76/11 درصد، بهسازی 53/8 درصد که بطور معنی داری بیشتر ازجایگاه صنعتی (01/5 درصد)با خطای معیار97/1 درصد بود. میانگین کل درصد بره‌زائی 15/88 درصد بود. میانگین درصد بره‌زائی در جایگاه سنتی 06/79 درصد، بهسازی شده 04/83 درصد و بره زائی در جایگاه صنعتی76/93 با خطای معیار 6/3درصد، بطور معنی داری بیشتر بود)05/0< (P. میانگین کل خوراک مصرفی 8/2153 گرم در روزبود. میانگین خوراک مصرفی روزانه به ازای هر رأس گوسفند در جایگاه سنتی کمترین مقداربا 6/1566 گرم، جایگاه بهسازی شده 7/2307گرم و جایگاه صنعتی بیشترین مقدار 2/2792 با خطای معیار5/329 گرم بود)05/0< (P. اغلب معیارهای لازم جهت پرورش دام در جایگاه صنعتی و جایگاه بهسازی شده، مناسب بود اما در جایگاههای سنتی شاخصهاکمتر رعایت شده بود ، هر چند که از تمام ظرفیت جایگاههای صنعتی استفاده نشده بود. در پایان توصیه می گردد که در حدامکان جایگاههای سنتی، بهسازی شوندوجایگاههای صنعتی بطور کامل ساخته و پس از آن مجوز بهره برداری صادر شودو تااز تمام ظرفیت آنها جهت پرورش استفاده گردد.
تشکر و قدر دانی:از مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان و همکاران اجرائی طرح فوق تقدیر می گردد.
منابع
1. جزایری، ک. 1363. ساختمانهای روستائی. انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز.
2. سعادت نوری، م. و ص. سیاه منصور. 1366. اصول نگهداری و پرورش گوسفند. انتشارات اشرفی.
3. کرمی، م. 1377. بررسی و مطالعه وضعیت گله‌داری در استان چهار محال و بختیاری. مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ،معاونت تحقیقات وآموزش وزارت جهاد کشاورزی.
4. موثق، ح. 1381. مقدمه‌ای بر دامپروری. انتشارات دانشگاه صنعتی اصفهان.
5. Canada plans service. 1974. Sheep housing. Farm structures Fact sheet. British Columbia. plan 4000.
6. Canada Plan Service. 2002. Sheep Housing. Plan M-4000.
7. Haskell, S.R.R., J.M. Geske and D.J. Resch. 2001. Sheep care and management manual. Ch. 7. Sheep housing and working equipment. Department of Animal Science. University of Minnesota.
8. Midwest Plan service. 1982. Sheep housing and equipment handbook. MWPS- 3. Iowa State University. Ames. Iowa 50011. 113 pp.
9. Thomas. A. 2002. Sheep housing in Denmark. NJF. Seminar. no. 338, 28-30 June.
10. Wathes. C.M. and D.R. Charles. 1994. Livestock housing. CAB International. pp 428.


Evaluation and comparison of traditional, reconstructed and industrial sheep housing on productive traits in village management system

This study was conducted to compare the industrial, reconstructed and traditional sheep housing for different characteristics constant: building (construction Index), healthy, ventilation on sheep productively traits in village management system.Randomly selected from13 flocks(more than100 ewes/flock)recorded 3578 sheeps.3, 6 and 4 flocks selected for traditional, reconstructed and industrial sheep housing respectively. The data were used about construction and equipment of sheep housing. For classification of data used of excel program and SAS package for statistical analysis. The results of this study showed that total mean of surface closed area was 2.05 m2/head. The mean of closed housing in traditional sheep housing was 0.94 m2/head (smallest), reconstructed and industrial sheep housing were 3.51 and 3.71 m2/head respectively(largest), between traditional and other groups were significant(P<0.05).The least of yard area was traditional sheep housing (0.73 m2/head), reconstructed sheep housing (3.36 m2/head) and the mat was industrial sheep housing (5.13 m2/head). The mean of length, high and depth of feeding trough and feeds storage industrial housing were higher than other housing system (P<0.05).Reproductive of industrial sheep housing were higher than traditional sheep housing (P<0.05). Number of feedstuff (forage and grain) used of ration industrial and reconstructed sheep housing was higher than traditional sheep housing.In conclusion in this experiment obtained that the better and the first housing was industrial sheep housing and then the second was reconstructed and in total two housings were better than traditional sheep housing.
Key word: Sheep housing, construction Index, sheep production ,village management system.

جداول مهم برای احداث واحد گاو شیری

جدول استاندارد های اندازه گیری عملکرد تولید مثلی :

 

 

مورد

میانگین

مطلوب

نرخ آبستنی (%)

40-45

بالاتر از 50

تعداد تلقیح بازاء هر آبستنی

2/2-8/1

کمتر از 7/1

فاصله زایش (ماه)

15-5/13

13- 12

گوساله های تولیدی   (%)

80-70

بالاتر از 90

روزهای باز

130

105 یا کمتر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

               

 

 

 

 

 

 

جدول متوسط روزهای آبستنی 5 نژاد مهم گاو شیری

 

 

آیر شایر

279   روز

براون سویس

290   روز

گرنزی

283   روز

هلشتاین

279    روز

جرزی

279    روز

 

 

 

جدول راهنمای استاندارد مصرف ماده خشک روزانه در گاوهای شیری (برحسب پوند)

 

 

 

هفته پس از زایش

شکم اول

شکم دوم و بالاتر

1

31

35

2

35

42

3

37

46

4

40

48

5

42

53

 

جدول راهنمایی تعداد تلیسه های جایگزین در گله

 

اندازه گله

(مجموع  گاوهای بالغ ٬خشک و دوشا)

75

100

250

400

800

گوساله های 0 تا 2 ماهه

6

8

20

32

64

 

 

تلیسه های

3 تا 5 ماهه

9

12

31

48

96

6 تا 8 ماهه

10

12

31

48

96

9 تا 12  ماهه

13

18

43

72

144

13 تا 15 ماهه

9

12

30

48

96

16 تا 24 ماهه

28

38

95

152

304

مجموع جایگزین شونده ها

75

100

250

400

800

 

 

نسبت مواد معدنی مورد نیاز برای دام :

 

 

روی به مس:    4/1

آهن به مس :1 /40

پتاسیم به منیزیوم: 1/( 5/4)

روی به منگنز :   1/1

مس به مولیبدن  :   1/6

پتاسیم به سدیم : 1/3

ازت به گوگرد:        1/10

کلسیم به فسفر : (5/1)/1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نکات مهم برای مدیریت گاوهای نزدیک زایمان

گاوها هرچه به زمان زایمان و آغاز دوره  شیر دهی جدید نزدیک تر می شوند ٬ دچار تنش یااسترس بیشتری می شوند . در خلال این دوره ی انتقال ٬ بسیاری تغییرات بیولوژیکی جهت مراحل مختلف زایمان و شروع شیر دهی رخ میدهد و البته تغییرات عمده تری در روش مدیریت این دوره نیز انجام می شود که مزید بر استرس های بیولوژیکی می باشد .

همانگونه که همگان قبول دارند ٬ دوره ی انتقال دوره ی بسیار حساس در جهت پیشگیری از مجموعه مشکلات دام می باشد . با وجود تلاش بسیار حساس در جهت پیشگیری از مجموعه مشکلات دام می باشد . با وجود تلاش بسیار متخصصین عملی تغذیه ی گاو و محققین دانشگاهی ٬ مشکلات اوایل دوره ی شیر دهی همچنان وجود دارد . یک توصیه عملی بسیار معمول این که دریافت مواد غذایی توسط دام را قبل از زایمان باید تحت نظر گرفت . دریافت غذا به ویژه در هفته ی آخر قبل از زایمان یک مسئله طبیعی است .

سه هفته قبل از زایمان دریافت ماده ی خشک گاو وتلیسه ی شکم اول حدود 1.9 و1.7درصد وزن بدن آن می باشد ولی تفاوت های عمده ای از یک گله تا گله دیگر از نظر در یافت ماده ی خشک دیده شده است . متاسفانه زمانی که نیاز گاو به مواد غذایی جهت رشد جنین و آماده شدن سیستم پستانی برای دوره ی  شیر دهی بعدی افزایش می یابد ٬اشتهای گاو کاهش پیدا می کند . به همین علت توصیه ی افزایش دادن دریافت ماده ی خشک (مواد غذایی) به نظر منطقی می آید.

حدود 10 سال قبل تحقیقی انجام شده که در آن گاوهایی که به طور طبیعی قبل از زایش ٬ کاهش دریافت غذایی داشتند با گاوهایی که به طور دستی تغذیه ی اجباری شدند (به صورتی که دریافت ماده ی خشک آنها کاهش نیافت ) مقایسه گردیدند ٬ گاوهایی که به طور اجباری تغذیه شده اند ٬ تمام پس مانده ی آخور آنها به صورت دستی وارد شکمبه آنها شد (از طریق فیستول بادریچه ی تعبیه شده ). در مقایسه گاوهائی که تغذیه اجباری داشتند و دریافت ماده خشک  آنها کاهش نداشت ٬وضعیت آنها پس از زایمان بهتر از گروه شاهد بود . چربی کمتری در کبد و کتون کمتری در خون داشتند و آنها شیر بیشتر و با درصد چربی بالاتری تولید کردند . برداشت منطقی از این تحقیق افزایش مقدار در یافت ماده ی خشک در قبل از زایمان بود .

 شواهد قوی وجود دارد که احتمال برداشت دیگری از نتایج تحقیق فوق را تقویت می کند . تحقیقاتی در دانشگاه ایلینویز و اخیراً در دانشگاه فلوریدا انجام گردیده که نتیجه گیری جدیدی را عرضه می کند و آن این محدودیت تغذیه در دوره ی انتقال (دوره ی خشکی ) به خوبی تغذیه اجباری یا تغذیه آزاد پاسخ داده است . تحقیق دانشگاه ایلینویز نشان داد که چربی کبد گاوهای تغذیه شده با روش محدودیت ٬ کمتر بوده و پس از زایمان دریافت ماده ی خشک آن ها بالاتر رفته است .

جهت دستیابی به پاسخ واقعی ٬ نیاز به بررسی مجدد نتایج مطالعه ی تغذیه اجباری و تحقیقات انجام شده در دانشگاه های ایلینویز و فلوریدا داشتیم .

پس از بررسی نتایج تحقیق قبلی خود که در آن گاوها به روشی تغذیه شده بودند که موجب تفاوت فاحشی در دریافت ماده خشک گاوهای خشک نزدیک زایش گردید به این نتیجه رسیدیم  که نتایج تحقیق ما هیچ گونه رابطه ای میان میانگین دریافت ماده ی خشک 3 هفته ی آخر آبستنی و مقدار چربی جمع شده در کبد پس از زایمان را نشان نداد ولی رابطه معنی داری را بین کاهش دریافت غذا در سه هفته آخر آبستنی و مقدار چربی جمع شده در کبد پس از زایمان  گاوها را نشان داد . بدین معنی که هر چه دریافت غذا کاهش بیشتری داشت جمع شدن چربی در کبد بیشتر بود . در تحقیق اولیه ی ما تغذیه ی اجباری به ما این امکان را داد که دریافت غذا را به حداکثر برسانیم وهمچنین در جهت پیشگیری از کاهش دریافت مواد غذایی در قبل از زایمان کمک زیادی کرد و اکنون با پدیده های نوین توصیه می گردد بالا بردن دریافت غذا به سمت حداکثر ٬ جهت سلامتی و تولید خوب گاو پس از زایمان ضروری نیست . شاید بهتر باشد در دوره ی قبل از زایمان سعی و تلاش در جهت دریافت مواد غذایی شود تا بالا بردن دریافت مواد غذایی .

در یافت بالاتر ماده ی خشک زیان آور نیست و نباید علیه این کار تبلیغ گردد ولی اگر گاوها نتوانند مقدار دریافت ماده ی خشک را در خلال دوره ی زایمان ادامه دهند در معرض خطر بیشتری قرا ر خواهند گرفت . پر واضح است که امکان نگهداری اشتهای کل گاوها وجود ندارد و متاسفانه تحقیقات کافی در این خصوص وجود ندارد تا بتوان استراتژی مناسبی را در جهت جلوگیری از کم شدن دریافت ماده ی خشک ارایه نمود . تنها توصیه های منطقی را می توان قبول کرد و بکار برد . در دوره ی قبل از زایش یا دوره  خشکی نزدیک زایمان به طور طبیعی گاو غذای کمتر می خورد بنابر این پیشگیری از هر مسئله ای که باعث کاهش بیشتر دریافت غذا گردد٬بسیار مهم و حیاتی است .

مهم ترین نکات جهت یادآوری :

·          جایگاه گاوهای نزدیک زایمان را متراکم نکنید . این مشکل معمول گاوداری هاست به ویژه گاوداریهای توسعه  یافته و در تهیه ی جایگاه مناسب جهت گاوهای در حال انتقال موفق نشده اند . تراکم جمعیت در جایگاههای با Free-stall 90% تعداد جایگاه آزاد انفرادی است . در جایگاه های بدون free-stall و باز حدود 30 متر مربع (مسقف و آزاد )برای هر گاو باید در نظر گرفته شود .

·          از جابه جایی بیش از حد پیشگیری کنید . محیط های جدید و گروه جدید گاو ایجاد تنش می کند . داشتن گروه های متعدد لزوماً یک حسن نیست . به ویژه از جابه جایی گاو وتلیسه قبل از زایش باید اجتناب شود .

·          گاو و تلیسه را در صورت امکان جدا از هم نگهدارید . با این که حساسیت تلیسه نسبت به گاو در برابر مشکلات کم تر است ولی اگر در محل غذاو آخور قادر به رقابت با گاو نباشد با جدا سازی آنها این مسئله ایجاد مشکل نخواهد کرد .

·          از تغییر شدید جیره ی غذایی اجتناب گردد . به خصوص از افزودن ناگهانی مواد غذایی که خوش خوراک نیستند از قبیل (پودر خون٬ چربی) جلوگیری شود . دوره ی انتقال زمان خوبی جهت تغذیه دام با علوفه ی خراب یا کپک زده نیست .

·            از غذای کاملاً مخلوط جهت تغذیه ی گاوهای نزدیک زایش استفاده گردد تا قابل جدا سازی و و انتخاب گاو نباشد . بدین وسیله از مصرف نشاسته و کنسانتره بیش از حد جلوگیری خواهد شد و حتی مواد غذایی غیر خوش خوراک را به این روش می توان به گاو خوراند .

·          از تنش گرمایی جلوگیری کنید . به طور معمول به گاوهای شیری از این نظر رسیدگی می شود و نباید گاوهای نزدیک زایمان را فراموش کنید .

·          آب تازه و به مقدار کافی در اختیار گاوها قرار دهید . روش تغذیه محدود کننده ی مقدار غذا یک امتیاز است به خصوص برای گاودارا نی که نمی توانند مقدار بالای دریافت غذا در گروه گاوهای نزدیک زایمان را انجام دهند و یا گاودارانی که ترجیح میدهند به طور اجبار دریافت ماده غذایی را بالا ببرند . با محدود نگه داشتن در یافت غذا ٬ احتمال کاهش شدید اشتها و دریافت ماده ی خشک در نزدیک زایمان افزایش می یابد . از نقطه نظر علمی کاربردی محدود کردن در یافت غذا بسیار ساده و قابل انجام است و تنها با افزایش فیبر انجام می شو د . تعداد زیادی مطالعه و تحقیق نشان داده اند که دریافت غذا توسط گاو نزدیک زا Close-up ارتباط زیادی به مقدار فیبر جیره دارد . برای موفق شدن در محدود کردن غذای دریافتی باید غذا را در آخور ها با گردن گیر و یا در Stanchion انجام داد . در صورتی که تغذیه به طو ر گروهی انجام شود٬ رقابت موجب خواهد شد که تعدادی گاو غذای بسیار محدودی در یافت کنند و تعدادی دیگر به طور غیر محدود غذا بخورند . متاسفانه به اندازه کافی مطالعه و تحقیق در این رابطه که سطح فیبر جیره و مقدار جیره ی گاو های نزدیک زا چقدر باشد تا با کمترین استرس و  به آرامی دوره ی انتقال توسط گاو طی شود ٬ انجام نشده ولی به هر حال مدارک کافی وجود دارد که اشاره به تغذیه ی جیره با انرژی بالا (برای گاو close-up  (Mcal/nei/b/dm 0/72-0/70 ٬ (34-40 درصد کربوهیدرات غیر فیبری NFC و حداقل 32/0 NFC )که البته این توصیه صد درصد و تضمین علیه حل مشکلات پس از زایش نیست. پیدا کردن راه و روش صحیح برای گله ی شما همیشه ساده نمی باشد ولی اجازه ندهید که چند مشکل کوچک سد راه شما جهت رسیدن به پاسخ صحیح شود .

منبع:

Hoard's dairyman-September 2002

مجله مزرعه شماره 72   / مترجم : مهندس کمال سلماسی

http://ivanof.blogfa.com/cat-1.aspx